۳ مطلب در دی ۱۳۹۸ ثبت شده است

پائو پائو

پائو پائو پائو

 

قُد قُد قُد ... بَد بَد بَد ... قُد قُد قُد ... بَد بَد بَد

 

لِک لِک لِک ... دو دو دو ... دا دا دا ... لِک لِک لِک ... دو دو دو ... دا دا دا ...

 

45 دقیقه همین ها که بالاتر نوشتم، توی گوشم تکرار میشد، به اضافه یه سری اصوات دیگه که قابلیت تبدیل شدن به حروف و کلمه رو نداشتن.

 

45 دقیقه زل زده بودم به اعماق چشمهام توی آینه بالای سرم و خدا رو شکر میکردم، فکر دیگه ای تو سرم نبود.

 

البته دروغ چرا بعضی وقتها هم توی دلم، مسئول محترم دستگاه رو مورد عنایت قرار میدادم که زیر زانوهام چیزی نذاشته بود و من مثل سوسکی که به پشت افتاده و قادر به هیچ حرکتی نیست، کمرم داغون شد.

 

بعضی وقتها هم خنده ام میگرفت که به خودم زل زدم این همه مدت :))

 

چشمهام تازه داشت گرم میشد و خوابم میبرد که مسئول دستگاه اومد از دستگاه کشیدم بیرون و گفت پاشو برو :دی

 

 

+ ممنون از همفکری دوستان.

 

+ به نظرم زرد چوبه هم مثل دارچین و بقیه ادویه ها کشف شد. سوال بعدی :دی

  • صخره‌نورد
  • شنبه ۲۸ دی ۹۸

کاش رفیق من بود

کیسه پر دارو رو بالا میگیره و میگه، ببین چقدر زیاده!

رفیقش میخنده و میگه نگران نباش باهم میخورم زودتر تموم بشه. نصف نصف!

میاد میشینه کنار دوستش، میگه نگاه! 700 هزار تومن شد، 700 سال از زندگیم کم شد!

 

+ از مسئول پذیرش میپرسم حدودا چقدر طول میکشه، میگه 45 دقیقه.

و من فقط به اون 45 دقیقه بی حرکت موندن تو دستگاه فکر میکنم.

کاش رفیق من بود، حداقل 22.5 دقیقه سر یا گردن رو تقبل میکرد!

حالا 45 دقیقه به چی فکر کنم؟

ایده ای ندارید؟

  • صخره‌نورد
  • جمعه ۲۷ دی ۹۸

Really ؟؟؟؟

قوانین بیمه رو قبلا تو یک سایتی خونده بودم اما میخواستم مطمئن بشم و یک بار برای همیشه این پرونده باز رو ببندم.

پس به یک دوست و همدرد در کشور مقصد پیام دادم و پرسیدم در صورت گرفتن اقامت کاری، بیمه هزینه درمانم رو میده؟

گفت نه! اما میشه این قانون رو دور زد.

حالا چطوری؟

تو مصاحبه سفارت و مصاحبه های کاری حرفی از بیماریت نمیزنی و بعد از اینکه تو کشور مقصد اقامت کاری یا هر اقامت دیگه ای گرفتی، میری دکتر و دکتر بهت میگه فلان بیماری رو داری.

میگی Really؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ اوه مای گاد، چرا من؟!! گریه و ناله و ...  :|

 

و اما پشت پرده ماجرا. شما بیماری رو اعلام نکردید، پس نمیتونید داروتون رو با خودتون ببرید، تو هیچ کشوری داروهای خاص رو نمیتونید بدون نسخه بخرید (مگر بصورت قاچاق بخرید که یعنی هنوز نرسیده خلافکار محسوب بشید)، پس عملا شما چند ماه دارو نخواهید داشت، به اضافه کلی استرس که خودش میتونه باعث عود بیماری بشه. پس بعیده کسی انقدر احمق باشه که چنین ریسکی رو بپذیره! (البته بودن کسانی که این ریسک رو پذیرفتن و موفق هم شدن :دی)

 

خیلی سخته که نه کشور خودت بخوادت و نه بقیه کشورها.

کشور خودت عرصه رو بهت تنگ میکنه، جلوی پیشرفتت رو میگیره و کشورهای دیگه قبول میکنن براشون کار کنی و برای پیشرفت کشورشون تلاش کنی و از جون مایه بزاری اما حاضر به پرداخت هزینه های تو به عنوان یک خارجی نیستن.

خارجی!

هیچوقت نتونستم این کلمه رو درک کنم. خارجی! خارج از کجا؟ منم روی همین خاک به دنیا اومدم و بزرگ شدم، یک وجب این طرف تر، یا چند کیلومتر اون طرف تر. چه فرقی میکنه؟

 

و باز هم واژه تهوع آور مرز.

 

+ برای سفارت کشور مقصد ایمیل فرستادم و سوال کردم اما بعیده جواب بدن!

  • صخره‌نورد
  • جمعه ۶ دی ۹۸
اینجا درباره زندگی مینوسم و مسیری که گاهی پست و ناهموار هست و گاهی یک دشت وسیع از گل های وحشی.