پائو پائو پائو

 

قُد قُد قُد ... بَد بَد بَد ... قُد قُد قُد ... بَد بَد بَد

 

لِک لِک لِک ... دو دو دو ... دا دا دا ... لِک لِک لِک ... دو دو دو ... دا دا دا ...

 

45 دقیقه همین ها که بالاتر نوشتم، توی گوشم تکرار میشد، به اضافه یه سری اصوات دیگه که قابلیت تبدیل شدن به حروف و کلمه رو نداشتن.

 

45 دقیقه زل زده بودم به اعماق چشمهام توی آینه بالای سرم و خدا رو شکر میکردم، فکر دیگه ای تو سرم نبود.

 

البته دروغ چرا بعضی وقتها هم توی دلم، مسئول محترم دستگاه رو مورد عنایت قرار میدادم که زیر زانوهام چیزی نذاشته بود و من مثل سوسکی که به پشت افتاده و قادر به هیچ حرکتی نیست، کمرم داغون شد.

 

بعضی وقتها هم خنده ام میگرفت که به خودم زل زدم این همه مدت :))

 

چشمهام تازه داشت گرم میشد و خوابم میبرد که مسئول دستگاه اومد از دستگاه کشیدم بیرون و گفت پاشو برو :دی

 

 

+ ممنون از همفکری دوستان.

 

+ به نظرم زرد چوبه هم مثل دارچین و بقیه ادویه ها کشف شد. سوال بعدی :دی