۳ مطلب در خرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

عشق سال های کرونا - قسمت هفتم

چند وقتی هست که دارم روزهای عمرم رو میشمارم و میدونم که اشتباهه. میدونم که هیچ پایانی برای مشکلات تو این دنیا نیست و فقط بالا و پایین داره، میدونم که وظیفه من فقط تلاش هست و تلاش اما ذهنم درگیره و دائما مسائل رو بالا و پایین میکنم، حرف هایی که باید بزنم و راه حل ها رو هزار باره مرور میکنم. نه اینکه نشسته باشم یک گوشه و فکر و خیال کنم. فکر میکنم، راه حل ها رو میسنجم، مشورت میگیرم، راه حل ها رو امتحان میکنم اما میرسه به بن بست.

 

از اینکه دارم زمانم رو هدر میدم و دائما منتظر نتیجه هستم، بیزارم میکنه. میدونم که عمری این اشتباه رو مرتکب شدم و همیشه پشیمان بودم. دارم تمرین میکنم تو این شرایط کارهایی که میدونم درسته رو انجام بدم.

 

 

+ این متن کامنتی بود برای یک دوست که شاید این تلنگر به درد شما هم بخوره:

خیلی وقتها به خودم میگم

چه به گذشته فکر کنی و چه فکر نکنی، گذشته برنمیگرده و مهمتر از اون، هیچ آسیبی هم نمیتونه بهت بزنه.

چه از لحظه حال لذت ببری و چه نبری، این لحظه سپری میشه.

چه به آینده فکر کنی و چه فکر نکنی، قراره برسه.

 

زندگی اینجوری آسون تر میشه :)

  • صخره‌نورد
  • چهارشنبه ۲۸ خرداد ۹۹

عشق سال های کرونا - قسمت ششم

 

(عکس از اینستاگرام)

 

من زنم و ارتباط بین لاک و حال خوب یا بد رو نمیفهمم.

من زنم و لاک ندارم. من زنم و مارک لوازم آرایش نمی شناسم. من زنم و آرایش نمی کنم.

من زنم و آرایش حالم رو خوب نمیکنه.

من زنم و بلدم حالم رو بدون آرایش و خرید و این مزخرفات خوب کنم.

 

متاسفانه این عکس از صفحه اینستاگرام چندصدهزار نفری یک خانم روانشناس هست که به خیال خودش بسیار روشنفکر و آزاداندیش هست.

 

این القائات مسخره از سمت جامعه هر روز داره تعداد افراد افسرده رو بیشتر میکنه. زنی که بهش گفتن این چندتا رنگ رو به صورتت بزنی حالت بهتر میشه، خریدن چندتا وسیله به درد نخور حالت رو خوب میکنه (بیشتر شبیه تبلیغات فروش اجناس به درد نخور هست) و اون زن داره این کارها رو انجام میده و میبینه حالش خوب نشد. نمیدونه که اساسا حال با این چیزها خوب نمیشه.

 

اگر شخصی افسرده است به روانشناس نیاز داره (البته نه روانشناسی که خودش این اعتقادات مسخره رو داشته باشه)، اگر شخصی دچار روزمرگی شده باید سعی کنه تغییری تو زندگیش ایجاد کنه، اگر شخصی زیر فشار کاری یا زندگی حالش خوب نیست باید استراحت کنه، اگر کسی مشکلات زندگیش داره بهش فشار میاره بایدانرژیش رو صرف پیدا کردن راه حل مشکلاتش کنه و اگر قابل حل نیستن باید بپذیره.

 

آدم ها روش های مختلفی برای خوب کردن حالشون دارن، یکی سفر میره، یکی به طبیعت پناه میبره، یکی به دیدن دوستانش میره، یکی مهمونی میگیره، یکی آرایش میکنه، یکی کتاب میخونه، یکی هم ممکنه با خرید حالش خوب بشه، اما قرار نیست حال بقیه با روش های ما خوب بشه.

 

پیشنهاد دادن اصلا بد نیست، اما القا اینکه حالت با این کار حتما خوب میشه اشتباهه.

گفتن اینکه یک زن فقط ارتباط بین حال و لاک رو میفهمه، یک مرد فقط میفهمه با دوستان کوه رفتن حال آدمو چقدر خوب میکنه، یه دختر فقط میدونه کوتاه کردن مو یعنی چی، یه پسر فقط میفهمه عاشق دختر همکلاسی شدن چه جوریه و ... . 

این جمله ها به آدم ها آسیب میزنه. خصوصا وقتی کسی حالش خوب نباشه از همیشه تاثیر پذیرتر و شکننده تره.

 

شاید بد نباشه کمی فکر شده تر حرف بزنیم و عمل کنیم.

 

  • صخره‌نورد
  • چهارشنبه ۱۴ خرداد ۹۹

عشق سال های کرونا - قسمت پنجم

فکر کنید اول صبح دارید میرید سرکار و راننده اسنپ/آژانس داره یه آهنگ غم انگیز گوش میده. چرا رفتی، من بدبخت شدم، باور نمیکنم، برگرد بیا، خلاصه آه و ناله و فغان!

من اصلا به راننده ها نمیگم که ضبظشون رو خاموش کنن یا آهنگ رو عوض کنن، اگر دوست نداشته باشم سعی میکنم با تماشای خیابون و درخت ها حواسم رو از آهنگ پرت کنم.

به گمونم راننده ها آهنگ در حال پخش رو بعد از یه مدت دیگه نمیشنون، چون اگر میشندین صبحشون رو با گوش کردن به ناله و فغان خواننده خراب نمیکردن!

 

بعد از مدتها سوار ماشینی شدم که راننده داشت اخبار صبحگاهی گوش میکرد. فهمیدم شنیدن ناله و فغان خواننده خیلی بهتر از گوش کردن به اخبار صبحگاهی هست. انقدری که اخبار اعصابمو به هم میریزه، هیچ آهنگی نمیتونه!

 

از همین تریبون از راننده هایی که به گوش و اعصاب مسافر احترام میزارن و ضبطشون رو روشن نمیکنن یا اگر روشن میکنن آهنگ ملایم با صدای کم میزارن، تشکر میکنم.

 

+ کرونا چهره همه چیز رو تغییر داده، حتی داخل ماشین ها. بعضی راننده آژانس/تاکسی ها نایلون هایی به عنوان جدا کننده بین خودشون و مسافرها زدن که به نظرم حرکت خوب و هوشمندانه ای بود. یکی از دلایلی که من خودم رو موظف کردم حتما ماسک بزنم، راننده آژانسی بود که اوایل شیوع کرونا بدون ماسک و حتی یک دستمال کاغذی چندتا عطسه جانانه کرد، حتی نکرد طبق توصیه ها، آرنج مبارک رو بالا بیاره و جلو دهانش بگیره :|

 

+ هوا داره گرم میشه و تحمل ماسک برای منِ گرمایی غیرممکن، چه کنیم؟

  • صخره‌نورد
  • جمعه ۲ خرداد ۹۹
اینجا درباره زندگی مینوسم و مسیری که گاهی پست و ناهموار هست و گاهی یک دشت وسیع از گل های وحشی.